به گزارش مشرق به نقل از فارس، امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از فرماندهان دفاع مقدس، همرزم شهید صیاد شیرازی و سالها در سمتهای مختلف در ارتش مشغول به خدمت بوده است. امیر دربندی سالهاست در ایام حضور کاروانهای راهیان نور در مناطق عملیاتی و در ایام دیگر سال به عنوان راوی به شهرهای مختلف سفر میکند و از مشاهدات خود برای نسل جوان میگوید تا در تاریخ بنویسند؛ بشکند قلم و زبانی که نگوید بر سربازان خمینی چه گذشت. آن چه در زیر میآید حاصل گفتوگوی مشروح خبرنگار فارس با امیر سرتیپ دربندی از فداکاریهای فرزندان خمینی در نبرد عاشورایی آخرالزمان است.
* جنگ با جنگ فرق دارد
در هیچ جنگی اخلاق انسانی مثل دفاع مقدس ما رعایت نشده است. همینهایی که دم از دموکراسی میزنند و کراواتی و دستمال بسته هستند، با فشار یک دکمه در هیروشیما، ۳۸۰ هزار نفر را کشتند، پودر کردند و بالای یک میلیون نفر نیز مجروح و معلول شدند که با گذشت ۶۰ سال هنوز بچههایی که به دنیا میآیند معلول هستند.
همین چند سال پیش که آن خلبان آمریکایی به درک رفت، از او پرسیدند برای بمباران هیروشیما ناراحت نیستی؟! گفته بود "عذرخواهی هم از ژاپن نمیکنم" حالا شما این را با خلبانان ما مقایسه کنید، در شرایطی که به شهر و خانه شما حمله شده، وسط نبرد و جنگ، خلبان ما در آن شرایط وقتی به خاک دشمن حمله میکند مراقب است بمب هواپیما به ماشینی که زن و بچه هستند و در جاده حرکت میکند برخورد نکند که مبادا از دماغ بچهای خون بیاید و میگوید یک دور میزنم بعد دوباره برمیگردم و هدف را میزنم.
شاید درک نکنید یک دور زدن در فضای دشمن یعنی چه؟ یعنی هزاران گلوله هوایی و صدها موشک به سمتش در حال شلیک شدن و رها شدن است و هواپیماهای دشمن در آسمان دشمن به دنبالش هستند، روز رژه نیست که مثلاً هواپیمایی برای تماشا و کف زدن یک دور بزند، یک دور دیگر زدن یعنی برای خون نیامدن آن هم نه خون خودی، کدام جنگ در دنیا اینگونه بوده است؟ مگر میشود در جنگ، مسائل انسانی را رعایت کنید، متخلق به اخلاق اسلامی باشید و شما میبینید تفاوت جنگ ما با آنها که ادعای دموکراسی دارند از زمین تا آسمان است.
* امام (ره) مخالف حمله به شهرها در جنگ بودند
دشمن آمده در کشور ما شهرهایی از کشور را بمبارن کرده است. به آمار رجوع کنید، میبینید بخشی از شهدا در شهرها به شهادت رسیدند، زن و بچه هستند. میبینید بچه در بغل مادرش در بستر گرم زیر سقف خانه خودش، در شهر خودش، با آمدن یک بمب، شهر و خانهها را باهم ویران میکند و در خانه خودش به شهادت میرسد.
در محلهای دیده شده است ۲۰ نفر از اعضای یک فامیل دو ـ سه تا خانه بغل هم یک جا شهید میشدند.
حالا فرماندهان در یک چنین شرایطی آمدهاند خدمت حضرت امام که آیا شما اجازه میدهید ما هم اقدام متقابل کنیم و شهرهای عراق را بمباران کنیم؟ نقل است که امام خمینی (ره) میگویند ما در جنگ نامردی نمیکنیم.
اسلام چنین اجازهای نمیدهد، ما هر کاری دلمان بخواهد نمیتوانیم بکنیم.
*امام بعد از سال ۶۴ گفتید شهرهای عراق را بزنید با چند شرط!
وقتی در نبردی آن هم در قرن بیستم در رأس فرماندهی کل قوا امامی باشد که این طور تصمیم بگیرد، مجتهد است ولی امر مرجع تقلید است وقتی حکم جهاد را میخواهد بدهد نگاه میکند به شرع و احکام نورانی اسلام و نه از روی حب و بغض شخصی؛ این ظرافتها دیده میشد. اما صدام هر کاری دلش میخواست انجام میداد؛ معلوم است که دفاع ما جاوید خواهد ماند.
بعد که دشمن در سال ۶۴ حملات هواییاش را شدت داد و تهدید کرد همه جا را میزدند، حتی نماز جمعهها را؛ آنها موشک ۱۲ متری در شهرها میانداختند. ۱۲ متر! چه زلزلهای میشد. دوباره خدمت امام آمدند که آقا شهرها را میزنند اجازه دهید ما هم بزنیم؟! دشمن با دو هدف این کار را میکرد اول در پشت جبهه خانوادههای رزمندهها به رعب و وحشت اندازد و دوم در دل رزمندهها را با این کار خالی کند که نتوانند در جبهه بمانند.
من در چزابه بودم که خبر رسید شاهین شهر بمباران شده است؛ آن موقع در شاهینشهر زندگی میکردیم
و خدا یک بچه به ما داده بود. از قضا خانه ما هم خراب شده بود. به ما پیغام داده بودند به شاهینشهر بیا که زن و بچهات آواره شدند. زدن عقبه و ایجاد رعب و وحشت باعث میشد رزمندهها نتوانند در جبهه کارشان را درست انجام دهد.
دشمن همینطور با موشکهای اسکاد، کروز و هواپیماهای میراژ فرانسوی که آن موقع از جدیدترین و مدرنترین هواپیماهای جنگی دنیا بود، مناطق را از ارتفاع بالا بمباران میکرد آن هم نه یک دانه بمب بلکه ۱۳ـ۱۴ بمب میانداخت و میرفت و همه جا را با خاک یکسان میکرد. غربیها به صدام جدیدترین و پیشرفتهترین تجهیزات را داده بودند، اصلاً همه دنیا پشت سر عراق بودند. همه دنیا یک طرف و انقلاب اسلامی هم یک طرف.
روسیه قبل از فروپاشی که به ابرقدرت شرق معروف بود، تانک تی ۷۲ و میگهای ۲۹ میداد؛ تانک تی ۷۲ تازه از کارخانه درآمده بود و به عراق داده بود. فشار استکبار جهانی از یک سو و حملات ناجوانمردانه عراق به عقبه جبهه از سویی دیگر، باعث شد که فرماندهان دوباره خدمت حضرت امام (ره) رفته و از ایشان اجازه حمله به شهرها را بگیرند.
* شهرهایی از عراق که به دستور امام امن ماند
امام عزیز برای زدن شهرهای عراق شروطی میگذارند. اولاً از ۷۲ ساعت جلوتر اعلام کنید فلان روز فلان ساعت مثلا بغداد، بصره و فلان جا را میخواهیم بزنیم تا مردم اطلاع داشته باشند و شهر را خالی کنند تا از دماغ یک بیگناه خون نیاید، ثانیاً ۴ شهر عراق را امن اعلام کنید، کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و ثالثاً مراکز عمومی مثل مدارس، بیمارستانها و بازارها را نزنید و مراکز دولتی، مراکز نظامی، انبار مهمات، سوخت و پادگانها را بزنید.
سابقه ندارد ما هیچ کدام یک از این شهرها را به حرمت حرم اهل بیت (ع) در جنگ زده باشیم؛ در حالی که صدام در جریان قیام مردم عراق که مبارزان به حرم امام حسین (ع) پناه برده بودند، حرم را به خاک و خون کشید به طوری که هنوز آثار گلولهها روی دیوارهای حرم امام حسین (ع) دیده میشود. نخستین حمله هوایی که ما کردیم و نخستین موشکی هم که زدیم و خیلی دقیق بود، بانک مرکزی عراق بود. کجای دنیا یک چنین جنگی را سراغ دارید؟! آمریکا که مدعی حقوق بشر است در افغانستان و پاکستان و عراق بارها نقاطی که مردم جمع بودند را بمبارن کرده است؛ مجالس عروسیها، بازارها و محل مسکونی.
* دلیل ماندگاری جنگ تحمیلی ما حضور امام در رأس کل قوا بود
این تاریخ پر شکوه و پر افتخار را باید روایت کرد؛ کسی در تاریخ سراغ ندارید بعد از صدر اسلام که فرماندهی کل قوا با پیامبر بود دیگر جنگی را نداریم که فرماندهی کل قوا یک مرد الهی باشد. دلیل ماندگاری و پایداری دفاع مقدس ما همین است . امام، آن مرد الهی چنین رزمندگانی را میطلبد که آن خلبان روی هوا در آسمان دشمن جان خودش را به خطر میاندازد تا زن و بچه و مردم بیگناه کشته نشوند.
تا به حال در دنیا چه کسی چنین جنگی دیده است؛ الآن میبینید آمریکا در افغانستان، پاکستان و عراق، هر جا مردم جمع باشد را میزند در همین لیبی با سلاح آمریکا مردم را نشانه گرفتهاند؛ در حالی که امام ما زیر بمباران شدید دشمن، این طور فرمان میدادند. آیا جز در زمان پیامبر (ص) و ائمه (ع) که در رأس قوا چنین اعمالی دیده میشد، دیگر سراغ دارید؟ دلیل ماندگاری جنگ تحمیلی حضور امام در رأس کل قوا بود.
این تاریخ زنده، باشکوه و سرافراز عصر حاضر را باید گفت، ما به تاریخ گذشته اشکانیان و ساسانیان بسنده میکنیم و بعضاً افتخار. این تاریخ پرافتخار را باید روایت کرد این تاریخ کشور ماست که هر وقت از آن صحبت میکنیم و آن هم با افتخار احساس مباهات و غرور میکنیم نه مثل تاریخ گذشته که هر وقت به آن نگاه میکنیم باید سرمان را بیندازیم پایین. چرا که یک گوشهای از آن را به دشمن دادهاند. به قراردادهای تاریخی که نگاه میکنیم میبینیم چقدر ذلیلمان کردهاند. در جنگ تحمیلی نه تنها زیر هیچ قراردادی را امضا نکردیم بلکه دنیا را در بالاترین سطح آن مجبور کردیم آنها امضا کنند و به خواستههای ما تن دهند.
* ما جنگ غیرانسانی نمیکنیم
زمانی که دشمن دید حریف سینه به سینه بچههای ما نشد، شروع کرد به زدن شیمیایی. اول هم گفته از شهر خودمان شروع میکنیم، حلبچه را آن چنان زده بود که ۵ هزار نفر یکجا خفه شده بودند و پر از تأول؛ شیمیایی آثار مختلفی دارد برخی بمبهای شیمیایی فقط تأول زاست، برخی در جا خفه میکند و برخی عامل خون است برخی عامل اعصاب و...؛ غرب آمده بود فرمول ترکیب مواد شیمیایی را به صدام داده بودند که هم خفه میکرد هم تأول زا بود؛ دشمن به زور سلاح شیمیایی میخواست جبههها را خالی کند؛ در فاو، در جزیره مجنون، در شلمچه حتی خباثت را فراتر از این گذاشت برخی از شهرهای مرزی ما مثل سردشت، ایلام و ... را بمباران شیمیایی کرد که هنوز آثارش در مردم و سرزمین آنجا هست.
فرماندهان آمدند خدمت امام (ره) گفتند «دشمن شیمیایی میزند طوری که هر موجود جنبندهای از نبات، انسان و حیوان همه را از بین میبرد شما نیز اجازه دهید، مقابله به مثل کنیم» امام خمینی (ره) فرمودند «ما جنگ غیر انسانی نمیکنیم» و اجازه ندادند، تا آخر جنگ هم پای این حرفشان ایستادند. الان ما را متهم میکنند، تحریم میکنند که دست از فعالیت هستهای برداریم چون میگویند احتمال میدهیم در آینده بمب اتم درست کنید. احتمال میدهند!! آن وقت خودشان چند صد تا چند صد تا بمب هستهای دارند.
* دفاع مقدس ایران، سازمان ملل را وادار به امضاء کرد
اوج معنویت، انسانیت و اسلامیت بچههای ما در جنگ تحمیلی نه تنها دفاع مقدس را ماندگار کرد بلکه دنیا را در بالاترین مقامش در سازمان ملل و بالاترین کرسی آن یعنی دبیر کل سازمان ملل وادار به امضاء قرارداد کرد. آقای کورد والتایم دبیر کل وقت سازمان ملل وقتی دوران مسئولیتش تمام شده بود و میخواست برود، جنگ تحمیلی تمام شده بود. گفت «من این نامه را مینویسم تا در بایگانی سازمان ملل بماند که آن چه ایران میگفت درست بوده است. این عراق بوده که به ایران حمله کرده و آن چه رهبر ایران میگفت درست بوده است و ایران دچار خسارت شده است». این بسیار مهم است، مسئله کوچکی نیست؛ ایران دچار خسارت شد؛ این دنیایی که دانشمند ما را ترور میکند حتی حاضر نیست به زبان محکوم کند.
شما میبینید همسر شهید شهریاری نامهای مبنی بر محکوم کردن ترور همسرش به سازمان ملل میدهد و آنها تنها میگویند «ما احساس ناراحتی و نگرانی خودمان را از این کشته شدن ابراز میکنیم». آنها احساس خود را ابراز میکنند اما حاضر نیستند محکوم کنند چرا که دست خودشان در کار بود. اما همین دنیا را ایران در زمان دفاع مقدس وادار کرد در بالاترین سطح بیاید امضا کند. اینها تاریخی است که وقتی به آن میرسیم احساس غرور و عزت میکنیم. ما نه تنها قرارداد ننگین و خفت بار را امضا نکردیم بلکه دنیا را در بالاترین مقام خود مجبور به امضاء کردیم. این بود هنر امام و رزمندگان.
* حرکت امام و شهدا در بطن جامعه زنده است
گرچه که ۳۰ سال از جنگ میگذرد اما هنوز عکسهایشان روی در و دیوارهای شهرهای ماست. هنوز زیر تابوتها و پیکرهایشان را میگیریم. این گل پرپر از کجا آمده، از سفر کرب و بلا آمده. اصلاً چرا راه دوری برویم هنوز همین جانبازانی که شهید میشوند را روی دوشهایمان میگذاریم. ما با جبهه و خاطراتش زندگی میکنیم بویش را لمس میکنیم و با یاد آنها آرامش میگیریم. مقام معظم رهبری در صفحه اول کتاب خاکهای نرم کوشک میفرمایند «وقتی این کتاب را قبل از خواب خواندم با آرامش چشمم را بستم و با آرامش رفتم. داستان یک بنا که در ابتدایی مدرسه را ول کرده بود. ببینید چه کسی بود و چه کرد».
امروز اثرات حرکت امام و شهدا در گوشه گوشه دنیا دیده میشود؛ بنده چند روز پیش در گوشهای از تظاهرات منطقه «منهتن manhatan»، نیویورک عکس امام را مشاهده کردم. تازه دارد اثرات حرکت امام در جهان مشاهده میشود، چراغ شهدا روشن است و ما هنوز روح حماسه را در جسم و جان زنده نگاه داشتهایم.
* جنگ با جنگ فرق دارد
در هیچ جنگی اخلاق انسانی مثل دفاع مقدس ما رعایت نشده است. همینهایی که دم از دموکراسی میزنند و کراواتی و دستمال بسته هستند، با فشار یک دکمه در هیروشیما، ۳۸۰ هزار نفر را کشتند، پودر کردند و بالای یک میلیون نفر نیز مجروح و معلول شدند که با گذشت ۶۰ سال هنوز بچههایی که به دنیا میآیند معلول هستند.
همین چند سال پیش که آن خلبان آمریکایی به درک رفت، از او پرسیدند برای بمباران هیروشیما ناراحت نیستی؟! گفته بود "عذرخواهی هم از ژاپن نمیکنم" حالا شما این را با خلبانان ما مقایسه کنید، در شرایطی که به شهر و خانه شما حمله شده، وسط نبرد و جنگ، خلبان ما در آن شرایط وقتی به خاک دشمن حمله میکند مراقب است بمب هواپیما به ماشینی که زن و بچه هستند و در جاده حرکت میکند برخورد نکند که مبادا از دماغ بچهای خون بیاید و میگوید یک دور میزنم بعد دوباره برمیگردم و هدف را میزنم.
شاید درک نکنید یک دور زدن در فضای دشمن یعنی چه؟ یعنی هزاران گلوله هوایی و صدها موشک به سمتش در حال شلیک شدن و رها شدن است و هواپیماهای دشمن در آسمان دشمن به دنبالش هستند، روز رژه نیست که مثلاً هواپیمایی برای تماشا و کف زدن یک دور بزند، یک دور دیگر زدن یعنی برای خون نیامدن آن هم نه خون خودی، کدام جنگ در دنیا اینگونه بوده است؟ مگر میشود در جنگ، مسائل انسانی را رعایت کنید، متخلق به اخلاق اسلامی باشید و شما میبینید تفاوت جنگ ما با آنها که ادعای دموکراسی دارند از زمین تا آسمان است.
* امام (ره) مخالف حمله به شهرها در جنگ بودند
دشمن آمده در کشور ما شهرهایی از کشور را بمبارن کرده است. به آمار رجوع کنید، میبینید بخشی از شهدا در شهرها به شهادت رسیدند، زن و بچه هستند. میبینید بچه در بغل مادرش در بستر گرم زیر سقف خانه خودش، در شهر خودش، با آمدن یک بمب، شهر و خانهها را باهم ویران میکند و در خانه خودش به شهادت میرسد.
در محلهای دیده شده است ۲۰ نفر از اعضای یک فامیل دو ـ سه تا خانه بغل هم یک جا شهید میشدند.
حالا فرماندهان در یک چنین شرایطی آمدهاند خدمت حضرت امام که آیا شما اجازه میدهید ما هم اقدام متقابل کنیم و شهرهای عراق را بمباران کنیم؟ نقل است که امام خمینی (ره) میگویند ما در جنگ نامردی نمیکنیم.
اسلام چنین اجازهای نمیدهد، ما هر کاری دلمان بخواهد نمیتوانیم بکنیم.
*امام بعد از سال ۶۴ گفتید شهرهای عراق را بزنید با چند شرط!
وقتی در نبردی آن هم در قرن بیستم در رأس فرماندهی کل قوا امامی باشد که این طور تصمیم بگیرد، مجتهد است ولی امر مرجع تقلید است وقتی حکم جهاد را میخواهد بدهد نگاه میکند به شرع و احکام نورانی اسلام و نه از روی حب و بغض شخصی؛ این ظرافتها دیده میشد. اما صدام هر کاری دلش میخواست انجام میداد؛ معلوم است که دفاع ما جاوید خواهد ماند.
بعد که دشمن در سال ۶۴ حملات هواییاش را شدت داد و تهدید کرد همه جا را میزدند، حتی نماز جمعهها را؛ آنها موشک ۱۲ متری در شهرها میانداختند. ۱۲ متر! چه زلزلهای میشد. دوباره خدمت امام آمدند که آقا شهرها را میزنند اجازه دهید ما هم بزنیم؟! دشمن با دو هدف این کار را میکرد اول در پشت جبهه خانوادههای رزمندهها به رعب و وحشت اندازد و دوم در دل رزمندهها را با این کار خالی کند که نتوانند در جبهه بمانند.
من در چزابه بودم که خبر رسید شاهین شهر بمباران شده است؛ آن موقع در شاهینشهر زندگی میکردیم
و خدا یک بچه به ما داده بود. از قضا خانه ما هم خراب شده بود. به ما پیغام داده بودند به شاهینشهر بیا که زن و بچهات آواره شدند. زدن عقبه و ایجاد رعب و وحشت باعث میشد رزمندهها نتوانند در جبهه کارشان را درست انجام دهد.
دشمن همینطور با موشکهای اسکاد، کروز و هواپیماهای میراژ فرانسوی که آن موقع از جدیدترین و مدرنترین هواپیماهای جنگی دنیا بود، مناطق را از ارتفاع بالا بمباران میکرد آن هم نه یک دانه بمب بلکه ۱۳ـ۱۴ بمب میانداخت و میرفت و همه جا را با خاک یکسان میکرد. غربیها به صدام جدیدترین و پیشرفتهترین تجهیزات را داده بودند، اصلاً همه دنیا پشت سر عراق بودند. همه دنیا یک طرف و انقلاب اسلامی هم یک طرف.
روسیه قبل از فروپاشی که به ابرقدرت شرق معروف بود، تانک تی ۷۲ و میگهای ۲۹ میداد؛ تانک تی ۷۲ تازه از کارخانه درآمده بود و به عراق داده بود. فشار استکبار جهانی از یک سو و حملات ناجوانمردانه عراق به عقبه جبهه از سویی دیگر، باعث شد که فرماندهان دوباره خدمت حضرت امام (ره) رفته و از ایشان اجازه حمله به شهرها را بگیرند.
* شهرهایی از عراق که به دستور امام امن ماند
امام عزیز برای زدن شهرهای عراق شروطی میگذارند. اولاً از ۷۲ ساعت جلوتر اعلام کنید فلان روز فلان ساعت مثلا بغداد، بصره و فلان جا را میخواهیم بزنیم تا مردم اطلاع داشته باشند و شهر را خالی کنند تا از دماغ یک بیگناه خون نیاید، ثانیاً ۴ شهر عراق را امن اعلام کنید، کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و ثالثاً مراکز عمومی مثل مدارس، بیمارستانها و بازارها را نزنید و مراکز دولتی، مراکز نظامی، انبار مهمات، سوخت و پادگانها را بزنید.
سابقه ندارد ما هیچ کدام یک از این شهرها را به حرمت حرم اهل بیت (ع) در جنگ زده باشیم؛ در حالی که صدام در جریان قیام مردم عراق که مبارزان به حرم امام حسین (ع) پناه برده بودند، حرم را به خاک و خون کشید به طوری که هنوز آثار گلولهها روی دیوارهای حرم امام حسین (ع) دیده میشود. نخستین حمله هوایی که ما کردیم و نخستین موشکی هم که زدیم و خیلی دقیق بود، بانک مرکزی عراق بود. کجای دنیا یک چنین جنگی را سراغ دارید؟! آمریکا که مدعی حقوق بشر است در افغانستان و پاکستان و عراق بارها نقاطی که مردم جمع بودند را بمبارن کرده است؛ مجالس عروسیها، بازارها و محل مسکونی.
* دلیل ماندگاری جنگ تحمیلی ما حضور امام در رأس کل قوا بود
این تاریخ پر شکوه و پر افتخار را باید روایت کرد؛ کسی در تاریخ سراغ ندارید بعد از صدر اسلام که فرماندهی کل قوا با پیامبر بود دیگر جنگی را نداریم که فرماندهی کل قوا یک مرد الهی باشد. دلیل ماندگاری و پایداری دفاع مقدس ما همین است . امام، آن مرد الهی چنین رزمندگانی را میطلبد که آن خلبان روی هوا در آسمان دشمن جان خودش را به خطر میاندازد تا زن و بچه و مردم بیگناه کشته نشوند.
تا به حال در دنیا چه کسی چنین جنگی دیده است؛ الآن میبینید آمریکا در افغانستان، پاکستان و عراق، هر جا مردم جمع باشد را میزند در همین لیبی با سلاح آمریکا مردم را نشانه گرفتهاند؛ در حالی که امام ما زیر بمباران شدید دشمن، این طور فرمان میدادند. آیا جز در زمان پیامبر (ص) و ائمه (ع) که در رأس قوا چنین اعمالی دیده میشد، دیگر سراغ دارید؟ دلیل ماندگاری جنگ تحمیلی حضور امام در رأس کل قوا بود.
این تاریخ زنده، باشکوه و سرافراز عصر حاضر را باید گفت، ما به تاریخ گذشته اشکانیان و ساسانیان بسنده میکنیم و بعضاً افتخار. این تاریخ پرافتخار را باید روایت کرد این تاریخ کشور ماست که هر وقت از آن صحبت میکنیم و آن هم با افتخار احساس مباهات و غرور میکنیم نه مثل تاریخ گذشته که هر وقت به آن نگاه میکنیم باید سرمان را بیندازیم پایین. چرا که یک گوشهای از آن را به دشمن دادهاند. به قراردادهای تاریخی که نگاه میکنیم میبینیم چقدر ذلیلمان کردهاند. در جنگ تحمیلی نه تنها زیر هیچ قراردادی را امضا نکردیم بلکه دنیا را در بالاترین سطح آن مجبور کردیم آنها امضا کنند و به خواستههای ما تن دهند.
* ما جنگ غیرانسانی نمیکنیم
زمانی که دشمن دید حریف سینه به سینه بچههای ما نشد، شروع کرد به زدن شیمیایی. اول هم گفته از شهر خودمان شروع میکنیم، حلبچه را آن چنان زده بود که ۵ هزار نفر یکجا خفه شده بودند و پر از تأول؛ شیمیایی آثار مختلفی دارد برخی بمبهای شیمیایی فقط تأول زاست، برخی در جا خفه میکند و برخی عامل خون است برخی عامل اعصاب و...؛ غرب آمده بود فرمول ترکیب مواد شیمیایی را به صدام داده بودند که هم خفه میکرد هم تأول زا بود؛ دشمن به زور سلاح شیمیایی میخواست جبههها را خالی کند؛ در فاو، در جزیره مجنون، در شلمچه حتی خباثت را فراتر از این گذاشت برخی از شهرهای مرزی ما مثل سردشت، ایلام و ... را بمباران شیمیایی کرد که هنوز آثارش در مردم و سرزمین آنجا هست.
فرماندهان آمدند خدمت امام (ره) گفتند «دشمن شیمیایی میزند طوری که هر موجود جنبندهای از نبات، انسان و حیوان همه را از بین میبرد شما نیز اجازه دهید، مقابله به مثل کنیم» امام خمینی (ره) فرمودند «ما جنگ غیر انسانی نمیکنیم» و اجازه ندادند، تا آخر جنگ هم پای این حرفشان ایستادند. الان ما را متهم میکنند، تحریم میکنند که دست از فعالیت هستهای برداریم چون میگویند احتمال میدهیم در آینده بمب اتم درست کنید. احتمال میدهند!! آن وقت خودشان چند صد تا چند صد تا بمب هستهای دارند.
* دفاع مقدس ایران، سازمان ملل را وادار به امضاء کرد
اوج معنویت، انسانیت و اسلامیت بچههای ما در جنگ تحمیلی نه تنها دفاع مقدس را ماندگار کرد بلکه دنیا را در بالاترین مقامش در سازمان ملل و بالاترین کرسی آن یعنی دبیر کل سازمان ملل وادار به امضاء قرارداد کرد. آقای کورد والتایم دبیر کل وقت سازمان ملل وقتی دوران مسئولیتش تمام شده بود و میخواست برود، جنگ تحمیلی تمام شده بود. گفت «من این نامه را مینویسم تا در بایگانی سازمان ملل بماند که آن چه ایران میگفت درست بوده است. این عراق بوده که به ایران حمله کرده و آن چه رهبر ایران میگفت درست بوده است و ایران دچار خسارت شده است». این بسیار مهم است، مسئله کوچکی نیست؛ ایران دچار خسارت شد؛ این دنیایی که دانشمند ما را ترور میکند حتی حاضر نیست به زبان محکوم کند.
شما میبینید همسر شهید شهریاری نامهای مبنی بر محکوم کردن ترور همسرش به سازمان ملل میدهد و آنها تنها میگویند «ما احساس ناراحتی و نگرانی خودمان را از این کشته شدن ابراز میکنیم». آنها احساس خود را ابراز میکنند اما حاضر نیستند محکوم کنند چرا که دست خودشان در کار بود. اما همین دنیا را ایران در زمان دفاع مقدس وادار کرد در بالاترین سطح بیاید امضا کند. اینها تاریخی است که وقتی به آن میرسیم احساس غرور و عزت میکنیم. ما نه تنها قرارداد ننگین و خفت بار را امضا نکردیم بلکه دنیا را در بالاترین مقام خود مجبور به امضاء کردیم. این بود هنر امام و رزمندگان.
* حرکت امام و شهدا در بطن جامعه زنده است
گرچه که ۳۰ سال از جنگ میگذرد اما هنوز عکسهایشان روی در و دیوارهای شهرهای ماست. هنوز زیر تابوتها و پیکرهایشان را میگیریم. این گل پرپر از کجا آمده، از سفر کرب و بلا آمده. اصلاً چرا راه دوری برویم هنوز همین جانبازانی که شهید میشوند را روی دوشهایمان میگذاریم. ما با جبهه و خاطراتش زندگی میکنیم بویش را لمس میکنیم و با یاد آنها آرامش میگیریم. مقام معظم رهبری در صفحه اول کتاب خاکهای نرم کوشک میفرمایند «وقتی این کتاب را قبل از خواب خواندم با آرامش چشمم را بستم و با آرامش رفتم. داستان یک بنا که در ابتدایی مدرسه را ول کرده بود. ببینید چه کسی بود و چه کرد».
امروز اثرات حرکت امام و شهدا در گوشه گوشه دنیا دیده میشود؛ بنده چند روز پیش در گوشهای از تظاهرات منطقه «منهتن manhatan»، نیویورک عکس امام را مشاهده کردم. تازه دارد اثرات حرکت امام در جهان مشاهده میشود، چراغ شهدا روشن است و ما هنوز روح حماسه را در جسم و جان زنده نگاه داشتهایم.